نو نگاه

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

معیار-2

روحیات و سلایق شخصی مثل اثر انگشت هستند، در هیچ دو شخصی نمی توان یک مورد کاملا مشابه پیدا کرد، شما موفقیت را در نقطه الف می پندارید و همسرتان نقطه A این یعنی نزدیکی اهداف و فاصله سلیقه ها، معیار موفقیت در زندگی مشترک نباید سلیقه شخصی باشد چون متغییر است، قبل از شروع تحصیلات در یک رشته، معیار چیزی بود و حالا بعد از فارغ التحصیلی معیار چیزی دیگر؛ قبل از ازدواج آینده ای ترسیم کرده بودم و حالا مسیرم عوض شده. اگر کنار گذاشتن هوا و هوس ها کار سختی به نظر میرسد، چاره ای جز تمرین و کلنجار با خود نیست.

مسائل اقتصادی هم نمی تواند معیار مناسبی باشد. بعضی به گمان اینکه با رساندن زندگی به یک نقطه خوب از نظر مالی، می توانند زندگی خود را بیمه کنند، عامل پیشرفت زندگی مشترک را تمکن مالی می پندارند، هر مسیری که منفعت مالی داشته باشد مسیر درست و دیگر مسیرها نادرست است! که آمار و ارقام نشان دهنده خلاف این امر است.

اما معیار صحیح چیست؟ چه چیز ثابت و قابل اعتماد است؟ رشد دهنده ترین معیار همان خداست. اگر بخواهید دقیقتر بدانید باید مطالعات دینی خود را بالا ببرید و گرنه سخت می توان زندگی را طبق معیار صحیحی پیش برد. پیشنهاد اول مطالعه کتب شهید مطهری است.

  • ۰
  • ۰

معیار-1

گاهی زوجی را به عنوان زوج موفق معرفی می کنند، یک زوج کار آفرین، یک زوج ورزشکار، زوج هنرمند و ...

نکته ای که ممکن است ذهن کمتر به آن دقت کند این است که این دو، بیش از اینکه زوج موفقی باشند، اینچنین نیست که دو همکار موفق هستند؟! مگر هدف از ازدواج فتح قله اِوِرست یا راه یابی به المپیک بود؟

برای زندگی ایده آ ل نیاز به یک معیار است، یک معیار ثابت. گاهی به غلط معیارهای غیر ثابت در زندگی ها ایفای نقش می کنند.

تزیین و تجهیز لوازم منزل، مدل خودرو، تعدد لباس، سبک و هزینه های عروسی و ... را با معیاری به نام "نظر مردم" انتخاب می کنند. انگار مردم نظر ثابتی دارند که طبق آن پیش می روند، گاهی مصالح و مفاسد را فراموش و نظر مردم تنها عامل تصمیم است، نظری که با کوچک ترین تغییر در شرایط تا صد و هشتاد درجه تغییر می کند. اصلا مگر می شود زندگی ای را برپایه یک متغیر بنا کرد؟ کسی که برای جلب رضایت مردم زندگی کند، هرگز نمی تواند رضایتشان را جلب کند. نه دنیا را دارد و نه آخرت را؛ البته نه اینکه نظر مردم اصلاً مهم نیست، بلکه نباید پا فراتر از خطوط قرمز ما بگذارد. همچنین با عبور از این بحث می توان به لغزشگاه های دیگری مثل "سلیقه های شخصی" و "مسائل اقتصادی" اشاره داشت که خود مطلع نوشتاری جداگانه است و به آن پرداخته خواهد شد. برای پیشبرد زندگی مشترک نیاز به یک معیار ثابت داریم.

----------------------------------------

مَن نَکَحَ امْرَاَةً حَلالاً بِمالٍ حَلالٍ غَیْرَ أنَّه اَرادَ فَخْراً اَو رِیاءً لَمْ یَزِدْهُ اللهُ عَزَّوَجَلّ بِذلِکَ إلا ذُلاًّ وَ هَواناً وَ اَقامَهُ اللهُ بِقَدْرِ ما اسْتَمْتَعَ مِنْها عَلی شَفیرِ جَهَنَّمَ ثُمَّ یَهْوی فیها سَبْعینَ خَریفاً.

کسی که زنی را به حلال و از مال حلال به ازدواج خود در بیاورد؛ در حالی که مقصود او از این ازدواج فخر فروشی و خودنمایی باشد، خداوند به وسیلۀ این ازدواج جز بر ذلت و خواری او نخواهد افزود و در قیامت به اندازۀ بهرۀ او از این زن، وی را بر لبۀ جهنم نگاه خواهد داشت...؛

وسائل الشیعه، جلد 20 ، صفحه 52.

  • ۰
  • ۰

طرازو

در کدام مرحله هستید؟ جست و جو؟ تحقیقات میدانی؟ عقد؟ زندگی مشترک؟ ....

اگر ابتدای راه هستید بیشترین تحقیق را انجام دهید، آدم های کم حوصله و عجول هم کمی وسواس به خرج دهند، هم طراز شما خَلق شده فقط باید پیدا کنیدش؛ اگر میانه راهید، با گفت و گو مسائل را باز و بازتر کنید، هیچ عجله ای برای شروع زندگی مشترک نیست، دوران عقد دوران واکندن سنگهاست؛ اگر کار از کار گذشته و بنظرتان هم کفو نیستید، عشق بورزید، به مشاور امین مراجعه کنید و دلسوز زندگیتان باشید، مطمئناً یک مشاور با تجربه راهکاری بهتر از والدینتان دارد؛ و اگر فرزندی در زندگیتان  نقش ایفا میکند، چشم و گوش بسته باشید، چون شما بهترین همسر دنیا را دارید، دنبال چه می گردید؟!! باید هم کفو شوید، انسان قدرت تغییر دارد. دیگر نمی توانید بخاطر خودخواهی، زندگی فرزندان را دچار چالش کنید.

اگر هم طراز خود را در زندگی دارید، شکر کنید و شکر کنید و شکر... و اگر پیشرفتی در تقوا نداشتید بازهم شکر کنید تا حاصل شود، شاید این شرایط همیشگی نباشد چون انسان قدرت تغییر دارد، پس قدرش را بدانید و استفاده کنید.

----------------------------------------

من خطب الیکم فرضیتم دینه و امانته فزوجوه، الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر

تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 396، حدیث 9

  • ۰
  • ۰

مُسکِّن

برای رسیدن به موفقیت زندگی مشترک، نیاز به آرامشی در نفس است که با ازدواج صحیح حاصل می شود، منظور از ازدواج صحیح انتخاب فردی متناسب با روحیات، خلقیات و اعتقادت خود است، اگر ایده هایت برایش خنده دار است، اگر رفتارت آزار دهنده است، اگر تحمل اعتقاداتش را نداری، پس چطور قرار است به آرامش برسید؟ باید هم طراز هم باشید، هم کفو هم باشید. مگر قرار نبود مومن شوید، اگر درگیر مسائل جزئی رفتار هم شوید، در گیر مشغله هایی شدید که ذهن را از موفقیت منحرف می کند. اگر از چیزی عصبانی می شود که خوشحالش می کند، اگر خوشحالی شما برای او بی تفاوتی یا ناراحتی باشد اصلاً فرصتی برای آرامش می ماند؟ اگر مبنای شما دین باشد و مبنای او غیر، چطور با این تلاطم به سکون باید رسید؟ پس راهی جز هم کفو بودن و یا هم کفو شدن نمی ماند، برای رسیدن به موفقیت. اگر میخواهی بدانی چقدر در زندگی مشترک موفق شدی، ببین چقدر از ظرفیت ایمانت پر شده.

------------------------------------------

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ

سوره روم آیه 21

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ

سوره فتح آیه 4

  • ۰
  • ۰

معاملات

همسرم تندخویی کرد و من جوابش را ندادم، پیش خودش فکر نمی کند حق داشت؟ از بیرون که می آید حوصله هیچکس را ندارد، من هم سعی میکنم اعتراضی به رفتارش نکنم، بزرگواری می کنم یا ضعف نشان می دهم؟ بخشش من سرخوردگیست یا اقتدار؟....

قبل از پاسخ به این نوع سوال ها باید از خودتان بپرسید که هدفتان از زندگی چیست؟ من که یک هدف بیشتر برای زندگی سراغ ندارم و اگر هم نظر نباشیم بعید به نظر میرسد که تمایلی به خواندن ادامه مطالب داشته باشید زیرا همه بر مبنای همین هدف نوشته می شود، آفریده شدیم تا به معشوق برسیم، به معشوق رسیدن بدان معناست که به محض حاصل شدن هدف، دیگر تمایلی به ادامه زندگی وجود نداشته باشد، هدف نهایی یعنی در پس آن چیزی وجود ندارد، یعنی زندگی بی هدف و زندگی بی هدف فرقی با نبودش ندارد. کسی که هدفش "رسیدن به خدا" باشد، سوالاتی که گذشت را به این شکل عنوان می کند:

همسرم تندخویی کرد و من جوابش را ندادم، حق خدا را اداء کردم ؟ از بیرون که می آید حوصله هیچکس را ندارد، من هم سعی میکنم اعتراضی به رفتارش نکنم، دستور خدا در این مورد چیست ؟ بخشش من مورد رضایت خداست؟....

------------------------------------------

قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

سوره انعام آیه 162

  • ۰
  • ۰

تراز

اگر شک داشته باشید که آیا نیاز به یادگیری قواعد زندگی مشترک هست یا نه شاید توجه به این دو نکته نظرتان را عوض کند:

اول: بدیهی است که شخصیت منفی داشتن بد است اما وقتی قرار باشد ملاکی برای خوب بودن و یا بد بودن شخصیت تعیین کنیم، باید همه افراد در شرایط یکسان قرار بگیرند تا بتوان ارزیابی دقیقی از موضوع داشت. خانواده همان شرایط یکسان است که صفر تا صدش را خودت می سازی، پس اگر خانواده خوب یا بدی ساختی و رفتار درستی با آن داشتی، آدم خوب و در مقابل هم آدم بدی هستی، گاهی این ارزیابی به غلط از جمع دوستان و همکاران و... صورت میگیرد که ملاک مناسبی نیست و دست شخص برای ظاهر سازی باز است. یک شخص میتواند در آن واحد برای دوستانش امام حسین و برای خانواده اش یزید باشد اما مسأله این است که امام حسین دو شخصیت نداشت!

دوم: یکی از مهمترین ثمرات تشکیل خانواده، تکثیر نسل است اما چه نسلی؟ مایه شرمساری والدین یا افتخار آنان؟ بی شک و شبهه، علت اصلی بزهکاری های اجتماعی قبل از جامعه، خانواده است. ثمره زندگی تان به خوبی میفهمد که در خانواده گزینه مناسبی برای الگو برداری هست یا در محیط جامعه دنبال الگو بگردد، اگر خانواده را محیطی امن احساس نکند، اگر پدر و مادر قواعد زندگی مشترک را ندانند، همسالان، شخصیت های مجازی فیلم و بازی و ... اولین و بهترین الگو برای فرزندان به نظر می آیند.
------------------------------------------

من کان له امرأه تؤذیه لم یتقبّل اللّه صلاتها ولا حسنه من عملها حتّی تعینه وترضیه... وعلی الرجل مثل ذلک الوزر والعذاب إذا کان لها مؤذیاً ظالماً...»

وسائل الشیعه جلد 20 صفحه 163

وَلَدُ السَّوءِ یَهدِمُ الشَّرَفَ ، و یَشینُ السَّلَفَ .

مستدرک الوسایل جلد 15 صفحه 215

  • ۰
  • ۰

ساختمان

خانه دار بودن مهم است، مسکن یک نیاز حیاتی انسان است، اما ساخت خانه تخصص میخواهد آن هم نه یک تخصص، تخصصهای مختلف، کمتر کسی پیدا می شود که بتواند همه تخصص های لازم برای ساخت یک خانه را پیدا کند، بنایی، نجاری، شیشه بری، برق، تاسیسات و ...

تشکیل یک خانواده هم نیاز است، آرامش بخش و معنا بخش زندگی.

شروع زندگی مشترک هم مثل ساخت یک خانه است، نیاز به تخصص دارد، بی گُدار نمی شود به آب زد. اگر قسمتی از خانه خراب شود، بدون سر رشته از آن مشکل، دست به کار نمی شویم، باید دنبال راه حل مشکل بود، آزمون خطا کار را خراب تر می کند و هزینه را بالا می برد، در زندگی مشترک خیلی فرصت هزینه کردن نداریم، ممکن است خانه را روی سرمان خراب کنیم!

اگر خواستی خانه ای آباد کنی، ازدواج کن، با طلاق هم خرابش کن امّا دیگر توقع محبت خدا را نداشت باش!

------------------------------------------

هیچ چیز در پیشگاه خدا محبوب تر از خانه ای که به ازدواج، آباد شده باشد نیست و هیچ چیز، در پیشگاه خدا منفورتر از خانه ای که در اسلام، به جدایی (طلاق) ویران شود، نیست.

مِا منْ شی ءٍ أحبُّ إلی اللّهِ منْ بیتٍ یعمرُ بالنکاحِ، وما مِنْ شی ءٍ أبغضُ إلی اللّهِ منْ بیتٍ یخرَبُ فِی الإسلامِ بالفُرقةِ، یعنی الطلاقَ.

وسائل الشیعه، جلد 16، صفحه 266 و 267