روحیات و سلایق شخصی مثل اثر انگشت هستند، در هیچ دو شخصی نمی توان یک مورد کاملا مشابه پیدا کرد، شما موفقیت را در نقطه الف می پندارید و همسرتان نقطه A این یعنی نزدیکی اهداف و فاصله سلیقه ها، معیار موفقیت در زندگی مشترک نباید سلیقه شخصی باشد چون متغییر است، قبل از شروع تحصیلات در یک رشته، معیار چیزی بود و حالا بعد از فارغ التحصیلی معیار چیزی دیگر؛ قبل از ازدواج آینده ای ترسیم کرده بودم و حالا مسیرم عوض شده. اگر کنار گذاشتن هوا و هوس ها کار سختی به نظر میرسد، چاره ای جز تمرین و کلنجار با خود نیست.
مسائل اقتصادی هم نمی تواند معیار مناسبی باشد. بعضی به گمان اینکه با رساندن زندگی به یک نقطه خوب از نظر مالی، می توانند زندگی خود را بیمه کنند، عامل پیشرفت زندگی مشترک را تمکن مالی می پندارند، هر مسیری که منفعت مالی داشته باشد مسیر درست و دیگر مسیرها نادرست است! که آمار و ارقام نشان دهنده خلاف این امر است.
اما معیار صحیح چیست؟ چه چیز ثابت و قابل اعتماد است؟ رشد دهنده ترین معیار همان خداست. اگر بخواهید دقیقتر بدانید باید مطالعات دینی خود را بالا ببرید و گرنه سخت می توان زندگی را طبق معیار صحیحی پیش برد. پیشنهاد اول مطالعه کتب شهید مطهری است.