گاهی زوجی را به عنوان زوج موفق معرفی می کنند، یک زوج
کار آفرین، یک زوج ورزشکار، زوج هنرمند و ...
نکته ای که ممکن است ذهن کمتر به آن دقت کند این است که
این دو، بیش از اینکه زوج موفقی باشند، اینچنین نیست که دو همکار موفق هستند؟! مگر
هدف از ازدواج فتح قله اِوِرست یا راه یابی به المپیک بود؟
برای زندگی ایده آ ل نیاز به یک معیار است، یک معیار
ثابت. گاهی به غلط معیارهای غیر ثابت در زندگی ها ایفای نقش می کنند.
تزیین و تجهیز لوازم منزل، مدل خودرو، تعدد لباس، سبک و
هزینه های عروسی و ... را با معیاری به نام "نظر مردم" انتخاب می کنند.
انگار مردم نظر ثابتی دارند که طبق آن پیش می روند، گاهی مصالح و مفاسد را فراموش
و نظر مردم تنها عامل تصمیم است، نظری که با کوچک ترین تغییر در شرایط تا صد و هشتاد درجه
تغییر می کند. اصلا مگر می شود زندگی ای را برپایه یک متغیر بنا کرد؟ کسی که برای
جلب رضایت مردم زندگی کند، هرگز نمی تواند رضایتشان را جلب کند. نه دنیا را دارد و
نه آخرت را؛ البته نه اینکه نظر مردم اصلاً مهم نیست، بلکه نباید پا فراتر از خطوط
قرمز ما بگذارد. همچنین با عبور از این بحث می توان به لغزشگاه های دیگری مثل
"سلیقه های شخصی" و "مسائل اقتصادی" اشاره داشت که خود مطلع
نوشتاری جداگانه است و به آن پرداخته خواهد شد. برای پیشبرد زندگی مشترک نیاز به
یک معیار ثابت داریم.
----------------------------------------
مَن نَکَحَ امْرَاَةً حَلالاً بِمالٍ حَلالٍ غَیْرَ أنَّه
اَرادَ فَخْراً اَو رِیاءً لَمْ یَزِدْهُ اللهُ عَزَّوَجَلّ بِذلِکَ إلا ذُلاًّ وَ
هَواناً وَ اَقامَهُ اللهُ بِقَدْرِ ما اسْتَمْتَعَ مِنْها عَلی شَفیرِ جَهَنَّمَ ثُمَّ
یَهْوی فیها سَبْعینَ خَریفاً.
کسی که زنی را به حلال و از مال حلال به ازدواج خود در بیاورد؛
در حالی که مقصود او از این ازدواج فخر فروشی و خودنمایی باشد، خداوند به وسیلۀ این
ازدواج جز بر ذلت و خواری او نخواهد افزود و در قیامت به اندازۀ بهرۀ او از این زن،
وی را بر لبۀ جهنم نگاه خواهد داشت...؛
وسائل الشیعه، جلد 20 ، صفحه 52.